خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

زود رنج...

سلام

دیروز از طرف مهد محمد حسین جشن (سه ماه اول) داشتند

قوربونش برم رفته بود رو جایگاه اینقدر بلند شعراشو می خوند که مجری گفت عجب صدایی داره!!!

صدای محمد از همه بچه ها بلند تر بود... بعدم هدیه گرفت و کلی ذوق کرد.

دیشب تا برگشت خونه بس که خسته بود از هشت شب تا صبح خوابید...

یکشتنبه عصر رفتم کلیه لباسها و لوازم عید محمد حسین رو خریدم خیالم راحت شد واسه عید خودمم نمی خوام چیزی بخرم قصد دارم با پس اندازم اتاق خواب خودمو محمد رو کاغذ دیواری کنم .

چند وقته محمد خیلی زود رنج شده

تو خواب حرف می زنه

خیلی گریه میکنه ،

این خیلی منو عذاب می ده...

یه وقت مشاوره گرفتم

برام دعا کنید...

یک مادر چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:33 ب.ظ

نظرات 9 + ارسال نظر

محبوبه چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 ساعت 03:07 ب.ظ http://mzm70.blogsky.com

عزیزم نگران نباش ایشالا که چیزی نیست
لباسای نو مبارک باشه
راستی دوست نداری منو لینک کنی؟

آره گلم لینکت کردم

گیسو پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1391 ساعت 09:33 ق.ظ http://mosaferkocholo15.blogsky.com/#

این عکس بعد کچلیه؟
جایزه و لباساش مبارکنانازم
نگران نباش گلم بچس یه مدت میبینی اینطوریه بعد چند مدت دوباره به روال عادی برمیگرده

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:03 ب.ظ

یک عکس از این خوش تیپ در حال اجرای برنامه می انداختی
حالا تو خواب چی میگه متوجه نشدی ؟
کاغذ دیواری های موجود مر غوب نیستند و چسب آن هم همین طور است
هزینه اش هم خیلی بالا رفته ما اتاق ها را دادیم کاغذ دیواری چسبوندند دو روز نگذشته پشت در ها همیش کنده شد
اگه کاغذ دیواری کردند یک مقدار از چسب ش هم بگیر برای احتیاط نگه دار

فاطمه جمعه 29 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:22 ق.ظ http://deleman91.blogsky.com

سلام گلم نگران نباش
بچه ها وقتی در کل روز ازچیزی میترسن یا ازمادرشون زیاد دور هستن گاهی تو خواب حرف میزنن
انشالله چیز مهمی نیست نگران نباش
لباسهای عیدشم مبارک انشالله با دلخوش و تن سالم بپوشه

مهاجر زمان جمعه 29 دی‌ماه سال 1391 ساعت 03:57 ب.ظ http://mohajerezaman.persianblog.ir

ای جااااااااااااااااااااااااااانم
ماشالا چقد بامزه است
نگران نباشید چیزی نیس حتمن اقتضای سنشه
خوب کردید یه وقت مشاور گرفتید
محتاجیم به دعا

نسترن شنبه 30 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:21 ق.ظ http://nastaran-amoozegar.blogsky.com

خدا حفش کنه

پونه یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:28 ق.ظ http://rozhineman.glxblog.com/

خدا سایه تو مادر مهربون رو همیشه مستدام کنه
به این گل پسری که داری فکر کن نه به هیچ چیز دیگه

یه زن یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:23 ب.ظ http://1-zan.blogsky.com/

سلام
خداوند براتون حفظش کنه.
لباسای نو مبارکش باشه... اما واسه خودتون هم حتما خرید کنین... واسه روحیه لازمه...
شاید ویتامین B محمد حسین جون کم شده باشه که عصبی ه.
دعا میکنم مشکلات ازتون دور باشه.

مادر چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:11 ب.ظ

پسرمنم وقتی میرفت مهد همین جوریبود گویا یکی ازمربیا هی غر بهش میزده ودستشو فشارمیداده واذیت میکرده بابت شیطونیایه ÷سرم
ارزوی بهترینهارو دارم مادر مهربون مطمئنباش بهشت زیر پای شماست موفق باشی