خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

برگشتم

سلام دوستای گلم

ببخشید قبل سفر یادداشت بدی گذاشتم

راستش تا قبل از این سفر نمیدونستم چه نعمتی دارم

اما موقع سفر وقتی میخواستم تک و تنها برم حسابی دلم گرفته بود

همیشه حضور محمد حسین کنارم دلگرمم میکرد

باهمه اذیت هاش و ناراحتی هاش برام قوت قلب بود


از سفر بگم

تا مشهد که فقط گریه کردم

تو فرودگاه بغض کرده بودم تا وقتی که رفتیم هتل

یه همراهی خیلی خوب داشتم

با اینکه اختلاف سنی زیادی باهم داشتیم ولی خیلی اخلاقام باهاش جور بود

مث مادرم دوستش داشتم

خیلی سفر خوبی بود

کاروانش، هم اتاقی هام ، آب وهوا و خلاصه هر چی که فکرشو بکنید

در ضمن ما شانسمون از چند جهت خوند

اولا اینکه پروازمون مدینه شد بدون هیچ ما به تفاوتی

دوم اینکه یه روز بیشتر نگه داشتند

سوم اینکه چون دو تا ماه مکه بودیم تو بار حج به جا آوردیم

آب و هوا هم که حرف نداشت


سر فرصت میام مفصل از سفرم میگم

خدایا شکرت خیلی خوبی حرف نداری...

نظرات 7 + ارسال نظر
خاطره چهارشنبه 18 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:35 ق.ظ http://asbabkeshi.persianblog.ir/

سلام زیارت قبول حاج خانم .. انشالله به سلامتی.. خدا رو شکر که خوش گذشته .. منتظر یادداشت های بعدیت هستم... بوووووووووووووس

[ بدون نام ] چهارشنبه 18 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:11 ق.ظ

خدا را شکر اوضاع بر وفق مراد بود یک یار نزدت هست هیچ وقت احساس نکن تنهایی خدا یار آدمای تنهاس
ایشاالله زیارت کربلا

من مـــــــنــــــــــــم جمعه 20 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:26 ب.ظ http://www.myspeech.blogsky.com

حجکم مقبول ... سعیکم مشکور
خوش بحالتون ...
امیدوارم ما رو فراموش نکرده باشین ...
این روزها نیازمند دعاتونم ... التماس دعای فراوووووون

زری شنبه 21 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:51 ب.ظ http://my-personal-memories.blogfa.com

سلام حاج خانم قبول باشه
دعامون کردی؟

قاسم یکشنبه 22 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:19 ب.ظ http://30salegie.blogfa.com

قبول باشه حاج خانم!

قاسم دوشنبه 23 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:09 ب.ظ

زیارت قبول

سیمرغ سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:42 ق.ظ http://mostakhdem.blogfa.com/

سلام عزیزم، زیارت قبول و مکرراً نصیب و قسمتت باشه.
دیدی چه جایی رفتی؟
دیدی دلتنگیام الکی نبود؟
دیدی آدم وقتی بر می گرده دلشو جا میذاره؟

راستی چه خبر از دل من؟ تو طواف و لمس کعبه، صدای اشک ریختن دل جامونده منو نشنیدی؟

آره
صحیح و سالم بود....
همون گوشه موشه ها میچرخید واسه خودش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد