ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
همیشه با خودم میگفتم چقدر صبوری
چقدر تو داری..
اما دیشب
گلایه کردی
به اندازه کل شش سال
"مامان دیگه خسته شدم"
"مامان من دلم بابا میخواد"
"مامان چرا بابا نمیخری"
"مامان ..."
دیگه متوجه بقیه صحبتات نشدم
فقط آروم گفتم پسرم فردا راجع بهش صحبت می کنیم
و بعد از خوابیدن تو فقط گریه کردم..
از صبح سر کار فقط به این فکر میکنم
که چیو باید توضیح بدم
چطور از بی غیرتی و بی مسئولیتی پدرت برات بگم
چطور از نامردی این روزگار برات بگم
چطور برای از ظلمی که شدی و شدم بگم
خدا جون بهم صبر بده فردا پسرم داره میره کلاس اول
نمیخوام روحیش خراب بشه
نمیخوام ...
چقدر زود بزرگ شدی کاش همون کودکی و خنده ها هنوز بود...
آدم معطل می ماند که چکار بکند
البته تنهایی سخته همین طور که تا به خودت اومدی محمد حسین شش ساله شد
به همین سرعت هم باز می گذرد
بعضی وقتها گفته ی خدا از دهان غیر خدا بیرون می آید
به حرفش توجه کن
سلام


با عرض ادب خدمت بهترین مادر دنیا؛ خدا را شکر که این گل پسر در زیر سایه خدواند و زحمات بهترین مادر دنیا بزرگ شد و رفته مدرسه؛ هوررررررررراااااااا
از صمیم قلب برایش آرزوی موفقیت و سربلندی در تمام مراحل زندگی را دارم و انشاالله قدر دان زحمات بهترین مادر دنیا باشد و در آینده نه چندان دور تمام قطره ایی از دریای بی کران محبت بهترین مادر دنیا را جبران کند. برای هردوی شما از حضرت رحمان بهترینها را خواستارم. راستی این عکسشم خیلی خوشکله ماسشاالله هزار ماشاالله ؛ آدم دوست داره ازش گاز بگیره
خیلی ممنون
به کجا چنین شتابان ؟؟
که بسیار وقت تنگ است
قدری آهسته و آرام جانم
لحظه رفته دگر نایاب است [گل]
سلام و درود فراوان
خدایا قربون صابر بودنت