خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

افطاری

سلام

منو ببخشید، تلخ نوشتم ...

یکی از دوستان بهم یادآوری کرد که زندگی رو خیلی سخت گرفتم به هر حال دیگه تکرار نمیشه!!!


دیروز یکی از دوستامو برای افطاری دعوت کردم

محمد حسین کلی باهاش فوتبال بازی کرد (تصور کنید تو یه خونه هفتاد متری فوتبال بازی چه معنایی داره!!!)

یهو دستش رفت زیرش و زد زیر گریه

دوستم هول کرد سریع منو صدا زد

منم که درد بچمو می دونستم آروم از تو آشپزخونه گفتم : پسرم اگه یه بستنی سوتی بخوری دردش خوب میشه؟!

اونم گریش قطع شد و گفت: آره بستنی بخورم خوب میشه!!!

منم یه بستنی براش آوردم و دیگه اصلا اثری از گریه و درد تو محمد حسین پیدا نبود!!!

طفلی دوستم حسابی جا خورده بود و فقط داشت به من و محمد حسین نگاه می کرد...

بعد از خوردن افطار دوستم زود رفت منو محمد هم رفتیم مسجد واسه روضه که البته وقتی رفتیم همه رفته بودند و روضه تموم شده بود!! نماز خوندیم و برای اینکه زیاد ضایع نشیم رفتیم پارک محمد حسین بازی کرد و برگشتیم به خونمون...


نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:52 ب.ظ

ورجک می دونه چطوری حق و حساب بگیره خدا کنه بزرگتر که شد باج خواهی نکنه
که یک روز بگه مامان پول می دی یا بزنم شیشه را بشکنم

من آدم باج بده ای نیستم
حتی به بچم
فقط تو دنیای بچگی خواستم هواسشو از درد پرت کنم همین...

فاطمه سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:29 ب.ظ http://deleman91.blogsky.com

سلام مامان خانمی
چه پسر زرنگی داری ماشالله و چقدر هم شما میتونی این شازده پسر رو درک کنی و زود دردشو بفهمی
به این میگن یه مامانی باهوش و گل پسری زرنگ
در این روزها برای شما و گل پسرتون از خدا آرامش و سلامت خواهانم
همیشه شاد باشید

سمیرا سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:53 ب.ظ http://67.blogsky.com

سلام
خوبین؟
نماز و روزه هاتون قبول باشه..
خیلی اتفاقی با وبتون آشنا شدم.....
خیلی احساس نزدیکی کردم!
همین باعث شد که کل آرشیو رو بخونم
ماشاالله هزار ماشاالله خیلی پسر نازی دارین... خدا براتون نگه داره
دلم میخواد که بیاید پیشم.....
البته اگه دوس داشته باشین
فکر میکنم تقریبا با هم همسن باشیم
منتظرتون هستم....

ئامانج سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:35 ب.ظ http://amanj1391.mihanblog.com

سلام
با عرض ادب خدمت دوست نیک اندیشم؛ این درسته روزهای روشن در راهند؛ خودمانیم خوب قلق محمد حسین را بدست آوردی. اینو میگن تله پاتی قوی یک مادر بسیار بسیار مقتدر و مهربان. شاد باش که این حق توست. در پناه حضرت رحمان باشید.

قاسم سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:58 ب.ظ http://30salegie.blogfa.com

به روزم.
منتظر شما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد