خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

ناباوری!!!!

سلام

دیروز عصر استادم زنگ زد و گفت:"که هنوز کارشناسی ارشد رشته کامپیوتر نیومده!!!"

من که خشکم زده بود گفتم :"قرار بوده که یک سال پیش بیاد؟!"

و استادم گفت :"هنوز تصویب نشده..."

دیگه بقیشو نفهمیدم چی گفت

خیلی ناراحت شدم ، رفتن به شهر دیگه برام خیلی سخته یا باید بگم محاله

به نظر خودم تنها گزینه ای که روحیمو اساسی عوض می کنه همین دانشگاه بود

باید یه راه و گزینه دیگه پیدا کنم


دیروز افطار قرار بود بریم روستا

اما ظهر مامان زنگ زد سر کار و گفت :"اگه ناراحت نمیشی فقط آقایون و من بریم چون یکی از ماشین ها خرابه "

منم گفتم:"چرا ناراحت بشم؟ به سلامت"

مامانمم گفت:"افطار برو خونه خواهرت اونا هم شوهراشون نیستند تنها نباشی"


خلاصه حدود ساعت سه بود که خواستم برم خونه دیدم خواهرم تماس گرفت :"سلام مریم جان شب افطار جایی دعوت نیستی؟"

منم که ذوق کردم که میخواد منو دعوت کنه سریع گفتم:"نه جایی نیستم عزیزم"

خواهرمم گفت:"پس ما شب میایم جای شما!!!"

منم در کمال ناباوری گفتم "باشه منتظرم..."

نمیدونم چرا امروز به هر چی فکر کردم برعکس شد اون از دانشگاه اینم از افطاری!!!

خلاصه رفتم خونه و رمق غذا درست کردن نداشتم خواهری دیگه هم زنگ زد که "واسه افطار بریم پارک سلامت "

منم تصمیم گفتم غذا از بیرون بخرم

نزدیک اذان بود که اومدند با همدیگه رفتیم من پیتزا و نوشابه خریدم بعدم رفتیم پارک

محمد حسین با دختر خالش حسابی بازی کردن کلی هم خرج کردن (واسه رفتن به قصر بادی!!)

من و سه تا خواهرم و زن داداشم افطار کردیم وبعد هم من کلی آجیل برده بودم و به فیض رسیدیم!

تا نصف شب پارک بودیم

آخه خواهرم میگفت دوست ندارم مردا فکر کنند حالا که نیستند ما باید تو خونه بشینیم چشم به راه اونا!؟

آخرشم چشم به راه موندن آخه مردا و مامانم خیلی دیرتر اومدند!!!


شب خوبی بود خوش گذشت

اینم دو تا عکس از جشن میانی سال پیش محمد حسین(زمانی که کچل خان بود):






نظرات 10 + ارسال نظر
mehrab kamali پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:43 ق.ظ http://mehrabkaali.blogsky.com

Salam dooste khoobam
kheili ziba neveshtio bitakalof

Khosh behalet ke doret pore man 35 sale tanham.
Beghole ostade sokhan: aya hozoore hazere ghaieb shenidei?
Man darmiane jamo Delam jaie digar ast!
Ama man Delam ...

سلام
امیدوارم شما هم از تنهایی در بیاین
برای منم این جور بیرون رفتنا خیلی کم پیش میاد اما خودم میخوام برنامه ریزی کنم که زیادش کنم

قاسم پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:00 ق.ظ http://30salegie.blogfa.com

این که داری از خودت مینویسی یه شروع زیباست. من از این بابت خیلی خوشحالم.
شما می تونید برای ادامه تحصیل دانشجویی مجازی رو تجربه کنید.دانشگاه های معتبر زیادی این شیوه اموزشی رو داره.برای رشته شما دانشگاه علم و صنعت ایران ، شبکه های کامپیوتری داره.هزینشم خوبه!ترمی دو تومن میوفته.من دارم توی سه ترم ارشد رو تموم می کنم.
این شیوه تحصیلی خیلی مزایا داره.

چجوری و کی باید شرکت کنم
خیلی خوبه اگه سه ترمه تموم بشه

محبوبه پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:34 ق.ظ

عزیزم حتما قسمت نوبده ایشالا هرچی خیره همون میشه

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:47 ق.ظ

خواهرا با هم باشند بیشتر حال می ده آخه بعضی وقت ها حتی تا صبح الطلوع از هر دری می گن تازه نصف حرفشو میمونه برای بعد
خوب یک افطاری توفیقی بود که نصیب شما شد قبول باشه
ولی دفعه بعد پیش دستی بکن شما زنگ بزن که ما می آییم
راجع به دانشگاه هم بسپار بدست خدای متعال
این آقا گلی ببن این همه دخمر خوشگل چیکار می کنه خلاصه باید حواست جمعش باشه که به تور نیفته البته زودتر از موعد

راستش یکی یکی از فامیلهای شوهر تک تک شون شروع کردیم تجزیه تحلیل کردن وقتی رسید به زن داداشم گفتیم بریم که دیر وقته!!!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:56 ق.ظ

سلام
با عرض ادب خدمت دوست نیک اندیش و ارجمند؛ جالبه این روزا همه سعی می کنند ی جورایی خودشونو دعوت کنند از قدیم و ندیم گفتند دست پیش بگیرتا پس نیفتی؛ ایحال آبجی ها خودشونو مهمان شما کردند؛ انشاالله خدا به شما سلامتی بده حالا تا باشه از این مهمانیها. اما بعد انشاالله کارشناسی ارشد هم میاد به منطقه شما؛ حالا امسال نشد ساله دیگه. عکس های محمد حسین هم با کله کم مو خیلی خیلی شیرین و بامزه س.
در پناه حق باشید.
ایام به کام

سلام ممنون از لطفتون

فاطمه پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:40 ب.ظ http://deleman91.blogsky.com

سلام خانمی
انشالله همیشه خوش باشی با خواهرهای گلتون

زری پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:11 ب.ظ http://my-personal-memories.blogfa.com

واای عزیزم چه بامزه ومظلوم شده

ئامانج پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:34 ب.ظ http://amanj1391.mihanblog.com

سلام
با عرض ادب و ارادت خدمت دوست نیک اندیشم؛
عید را بهانه نمی کنم تا یادتون کنم چون همیشه به یادتون هستم؛ خوبی هایتان را بهانه میکنم تا عید را به شما شادباش گویم....
عیــــــــــــــدتون مبـــــــــــــــــارک

سلام عید شما هم مبارک

قاسم جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:53 ق.ظ

این ترم که گذشت!
ترم دیگه حدود بهمن ماه منتظر اطلاعیش باشید.منم اگه زنده باشم خبرتون می کنم.ایشالله تا اون موقع منم تموم می کنم درسو!
اطلاعیه هاش اینجاست
vu.iust.ac.ir

ممنون
اگه شد و وقت کردید لطفا بهم خبر بدید

شفق پنج‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:53 ب.ظ

دلم گرفته از این ادما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد