خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

حال این روزهای محمد حسین

سلام


دیروز رفتم خونه مادرم

با خواهرم داشتیم عکس های دوران کودکی رو تماشا می کردیم

که یهو دیدم محمد حسین داره یک عکس و پاره میکنه

من مث جن زده ها گفتم : چرا اینطوری می کنی؟

محمد حسین خیلی خونسرد و آروم: خوبش شد !

من: کی خوبش شد؟!

محمد حسین: تا دفعه دیگه نره بغل مامان من!

بعد متوجه شدیم تنها عکس نوزادی خواهرم که تو بغل من بوده رو پاره کرده!!!

من مونده بودم بخندم یا ناراحت باشم

خواهرم میخواست گریش بگیره اما وقتی محمد حسین دفاعیات خودش رو مطرح کرد دیگه چیزی نگفت...

کلا خونه کسی که میریم کسی حق نزدیکی به منو نداره.


***


شب مشغول تماشای فیلم یانگوم بودیم

من به خواهرم گفتم من این فیلم رو خیلی دوست دارم

محمد حسین که رو پاهای من نشسته بود محکم زد به پاهام

من: چرا اینطوری می کنی؟

محمد حسین: باید فقط منو دوست داشته باشی!!!

کلا اوضاعی داریم ما با این پسری...

نظرات 12 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:59 ق.ظ

داستان درست شبیه یکی از افراد خانواده ماست که همسر او در یک حادثه از بین رفت و یک دختر دو سه ماهه را پدر با چنگ دندان تا سن دوازده سالگی رسانیده و هم برایش مادر بود و هم پدر
خوب با توجه به اینکه دختر شدید به پدر وابسته شده
پدر که هنوز 50 سال ندارد هم نمی تواند ازدواج کند

قاسم دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:56 ب.ظ http://30salegie.blogfa.com

خوب غیرتی شده پسرت!

اینقدر حال میکنم با مردای غیرتی...

خاطره دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:31 ب.ظ

می بینم که عزیز دردونه غیرتی هم هست . فداش شم ..ولی اگه جای خواهرت بودم یه چیزی بهت می گفتم . همون بهتر که من جاشون نیستم ..

نباید از الان جلو غیرتشو بگیرم
حالا یه عکس یادگاری از سه سالگی این حرفارو نداره!!!!!!

ئامانج سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:38 ب.ظ http://amanj1391.mihanblog.com

سلام
این یک وابستگی خاص می باشد که ممدی به شما پیدا کرده و نمی تواند ببیند که شما بجز ایشان کس دیگری را دوست دارید و از لحاظ روانشناسی کودک؛ یک امر عادیه که البته بچه های تیز هوش بیشتر این چنین واکنش نشان می دهند. پس اینجور که پیداست مملی هم مثه مادر مهربان تیزهوش و دلی پر از مهر و محبت دارند. امیدوارم درپناه حضرت دوست موفق و شاد باشید.
ایام به کام

سلام
شما همیشه منبع انرژی مثبت هستید
ممنوووووووووووووون

محبوبه پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:44 ب.ظ

الهی خاله قربون اون غیرتت بره عزیزم

قاسم پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:16 ب.ظ http://30salegie.blogfa.com

منتظر پست جدید شما هستم.

پونه شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:48 ق.ظ

کلا بچه ها حساسن منم اگه به بچه ی دیگه ای کوچکترین توجهی کنم بیچاره شدم.

عاطفه دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:00 ب.ظ

سلام بر مادر عزیز و مهربان
ای جانم خب محمد حسین مادرش رو خیلی دوست داره علاقش رو اینطوری نشون میده من بودم ماچ میکردم صورتش رو که اینقدر مامانش رو دوست داره

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:44 ق.ظ

سلام
با عرض ادب خدمت دوست نیک اندیشم؛ ی مدته نیستی؛ تا حالا غیبت به این دورو درازی نداشته ای؛ غرض احوالپرسی بود و امیدوارم که حالتون خوب باشید.
ایام به کام

قاسم پنج‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ب.ظ http://30salegie.blogfa.com

دیگه قراره به روز نشید؟

قاسم شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:43 ق.ظ http://30salegie.blogfa.com

سلام جوون ایرانی!!!
گفتم با انرژی بیام شاهستی به روز شید!!!!
خعلی وخته آپ نکردید چرا؟؟؟؟؟!!!

سلام
شرمنده تو همین یکی دو روزه آپ می کنم و شرمنده به خاطر غیبت طولانی
توضیح مفصل داره
در پناه حق

عاطفه سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:30 ق.ظ http://jino20011.mihanblog.com

سلام بر مادر عزیز و مهربان
امروز دعوت هستید به وبلاگم
حتما بیایید اگه نیایید پشیمون می شید
منتظرتان هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد