خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

ببین پسرم

یکم گله دارم

این روزها زیاد از بابا می پرسی

نمی بینی

دارم همه چیز را به تو ترجیح می دهم

نمیبینی زخم دارد قلبم

نمیبینی گریه های بی صدایم را در نماز صبح

نمیبینی؟!

حق داری

ولی

طاقت بیاور

صبر کن

بزرگ می شوی

بابا می شوی

صبر کن...

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:38 ق.ظ

حق دارد بداند
ولی نحوه ی اون خیلی مهم است

چی بگم خیلی سردگمم
کاش حداقل ماهی یه بار میومد بچشو میدید
محمد حسین می فهمید پدر چی شکلیه

مریم سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 03:01 ب.ظ

خیلی از بزرگان ما پدرشان رو در کودکی از دست دادند اما آدم های بزرگی شدند
مثل امام زمان (ع) که 5 سالگی پدرشون رو از دست دادند
شاید تعریف کردن اینها براش خوب باشه
نمی دونم !تجربه ی شخصیم اینه که همزاد پنداری با آدم های بزرگ آدم رو بزرگ میکنه.

ممنون امبد خوبی بهم دادید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد