خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

باران

پسر گلم درسته این روزا مامان دلش گرفته است می دونم احساس می کنی دارم به زور بهت لبخند می زنم می فهمی بی حوصله باهات بازی می کنم اما بهت قول می دم زندگیمون رو خوب می سازم زیر بار فشار زندگی دارم کم می یارم چشمای توست که بهم قدرت می ده یه قدرت تمام نشدنی...  

 

زندگی قافیه ی باران است  

من اگر پاییزم  

و درختان امیدم همه بی برگ شدند  

تو بهاری  

و به اندازه باران خدا زیبایی... 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
مجتبی کمالی یکشنبه 7 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ق.ظ http://lovezk.blogfa.com/

سلاممممممم...ممنون..نظر لطفتون هستش...باز هم میام...

month پنج‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ب.ظ http://cardinal89.blogfa.com

وبلاگ زیبای دارید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد