خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

خاطرات یک مادر

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی / آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

قهرمان

از دیروز دارم به این جمله فکر میکنم: 

قهرمان قصه های خودت باش نه قربانی!!! 

بعضی وقتها به خودم به تصمیمی که گرفتم شک می کنم اما از دیروز به خودم افتخار میکنم که تونستم واسه خودم یه زندگی مستقل و آبرومند تشکیل بدم و از تنها فرزندم حمایت کنم.. 

(یکمی بی جنبه شدم مگه نه؟)

نظرات 6 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:27 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

سلام کمی بی جنبه و البته سحرخیز خوشحالم برات

نسترن دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:55 ق.ظ http://nastaran-amoozegar.blogsky.com

سلام. از مطالب وبلاگت خیلی خوشم اومد. من هم به عنوان یک زن به تو افتخار می کنم. به من هم سر بزن

محبوبه دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:21 ق.ظ http://mzm70.blogsky.com

موفق باشی عزیزم

[ بدون نام ] دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:01 ق.ظ

بی جنبه نشدی
باید هم به خودت افتخار کنی
توی این زندگی وانفسا یک زن بتونه روی پای خودش باشه و چرخ یک زندگی را به چرخونه و نیازمند کسی نباشد
البته خدا را هم همیشه به عنوان پشتیبان اصلی داشته باش

پونه چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:33 ق.ظ http://rozhineman.glxblog.com/

علاوه برتو من هم به مستقل وبا آبرو زندگی کردنت افتخار میکنم.

خاطره سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:52 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد